کد مطلب:29782 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:97

تحقیقی در حدیث ردّ الشمس












آنچه گذشت، فضیلتی سترگ را برای امیر مؤمنان علی علیه السلام رقم زده است. حادثه بسی شگفت است و به واقع، فهم، دریافت و پذیرش آن، جز برای دِلدادگان حق و فروتنان در برابر حقیقت، بسی دشوار.

چنین است كه آنان كه در زندگی فضیلت ستیزی را پیشه ساخته اند و از قبول هر آنچه عنوان فضیلت مولاعلیه السلام را داشته، تن زده اند، می كوشند تا با توجیه های ناموجّه از عظمت آن واقعه بكاهند.

در برابر موضعی بدین سان ناصواب و آمیخته با حق ستیزی، محققان و محدّثان و مورّخانی سختكوش و حق مدار (از شیعه و اهل سنّت) كوشیده اند تا با گزارش طرق مختلف نقل حادثه و ثبت و ضبط دقیق آن، از ساحت حق، دفاع كنند و حرمت حق را پاس بدارند. در این مجال اندك، می كوشیم از یك سوی، شهرت گسترده نقل های حادثه را در پیش دید بگذاریم و از سوی دیگر، برخی خرده گیری ها و اشكال هایِ طرح شده درباره آن را پاسخ بگوییم.

قبل از ورود به بحث، نكاتی را یادآوری می كنیم:

1. از آن روی كه محدوده نقد و ردها، واقعه بازگشت خورشید در روزگار پیامبر خداست، و از سوی دیگر، مهم ترین مسئله اثبات اصل «ردّ الشمس» است، و سرانجام، چون اشكال ها غالباً به هر دو واقعه مرتبط است، در این نبشتار، محور بحث را همان «ردّ الشمس» اتّفاق افتاده در زمان پیامبرصلی الله علیه وآله قرار می دهیم.

2. برخی از حادثه ها و پدیده ها چه به لحاظ وقوع و چه به لحاظ چندی و چونی آنها، جایگاهی فراتر از خِرد عادی انسانی و فهم محدود بشری دارند. برای اثبات وقوع چنین حوادثی باید بر نقل های استوار، گزارش های متقن و نیز طرق مطمئن انتقال خبر از روزگار وقوع به نسل های بعدی تأكید كرد و صد البته بر محال نبودن عقلانی آن. و گرنه، اگر كسانی برای تحلیل و تبیین حوادثی از آن دست كه ذكرش رفت، بكوشند با قیچی عقل عادی ببرند و با فهم عادی بدوزند، «راهی به دیهی نخواهند برد».